در انتهای دره ای زیبا در فاصله 3 کیلومتری جنوب غربی شهر ایذه در استان خوزستان پرستشگاه تریشا یا اشکفت سلمان واقع شده است .این غار در واقع یکی از مهمترین نیایشگاه هخامنشیان بوده و از همین رو دارای ارزش و اهمیت بالایی از لحاظ تاریخی برای ایران می باشد.
غار اشکفت سلمان ایذه مهمترین نیایشگاه هخامنشیان بوده که در شهر ایذه در استان خوزستان قرار دارد. خط نوشته هایی میخی مربوط به دوره ایلام نو در این غارها کشف شده است؛ اشکفت سلیمان در جنوب ایذه قرار دارد و شامل نقش های برجسته ای از دوره ایلامیان و بقایای یک ساختمان متعلق به اتابکان نیز می شود. غار اشکفت سلمان ایذه پرستشگاه تریشا که از خدایان ایلامی ها نیز بوده است. در منطقه ی شهر ایذه در خوزستان به غیر از سنگ نوشته ها، درون این غار چشمه های معدنی را هم در دل کوه های منطقه مشاهده خواهید کرد.
بزرگ ترین نوشته خط میخی از دوره عیلامی در این غار وجود دارد که از زمان شاهک عیلامی، شاه بومی آیاپیر یا آیاتم، وجود دارد و همچنین برای نخستین بار حضور مصور زن دوشادوش مرد در نقش برجستههای این غار دیده شده است.
طبق گفته های قدیمی ها یکی از خدایان عیلامی به نام تریشا برای پرستش به غار اشکفت سلمان ایذه می آمده و با خدای خود راز و نیاز می کرده است. در این مکان به غیر از حکاکی یک غار و چشمه معدنی هم از دل کوه های بیرون زده و به زیبایی این منطقه در شهر ایذه افزوده است. در منطقه غار اشکفت سلمان ایذه چهار نقش برجسته با تصاویری زیبا و جذاب از هانی که پادشاه محلی آیاپیر، شوترو وزیر وی و آمانتا زن هانی در ۲ نگارکند جداگانه دیده می شود که گویا سکونت و احترام و نیایش خانواده حکمرانی محلی نسبت به این معبد مقدس است.
از بین این چهار اثر دو مورد در داخل غار و دو مورد دیگر در خارج از غار قرار دارد که در این آثار برجسته حضور زن در کنار مرد را می توانید برای اولین مشاهده کنید و این نشان دهنده ی ارزش قائل شدن به زنان در آن زمان و نقش آن ها در جامعه و ایران باستان بوده است.
بنابر کشف ۲ کتیبه ی دیگر در غار اشکفت سلمان ایذه، نگاره ای به خط میخی هم در آن کشف شده که در متن آن به صورت مبسوط درباره احترام به این معبد و خدایان عیلامی نیز حکاکی شده است که همه افراد در آن به حالتی ایستاده و دست بر سینه و موقعیت دعا نیز قرار دارند که اگرکمی با دقت و توجه بیشتر به این نگاره های کنده کاری شده نگاه کنیم، می توان دریافت که پاهای آن ها به نشانه حرمت برهنه است.
بنابر گفته نویسنده کتاب تاریشا، صالح پور به جرات می توان گفت که در هیچ جای ایران تصاویری با این ویژگی و به این زیبایی که بتواند زنان و کودکان را در ان زمان به این خوبی نمایش دهد مشاهده نخواهید کرد. از این حیث نگارکنده های این بنا در نوع خود ممتاز و بی مانند بوده اند و همچنین با توجه به تعداد زیادی از سنگ نگاره ها، کتیبه ها و نقوش آیینی و مذهبی در شهر ایذه می تواند این شهر را به عنوان شهر نگارکندها و شهر موزه نگاره ها نیز معرفی کرد.
نقش برجسته
چهار نقش برجسته ی در دل این سنگ نگاره های به ترتیب زیر است:
نقش برجسته شماره یک
نقش برجسته ی اولی که در این منطقه وجود دارد مربوط به نیایش هانی پادشاه محلی آیاپیر به همراه وزیر وی شورترورو و خانواده او می باشد. در این کنده کاری شاه در جلو ایستاده و همگی آستین کوتاه بر تن داشته و بدون کفش در این تصویر هستند. زن هانی به نام هوهین یا آماتنا پشت وزیر ایستاده است و جلوی شاه هم یک آتشدان قرار دارد و فرزند شاه هم به خاطر اهمیت کمتری که نسبت به بقیه دارد کوچکتر از بقیه نیز حجاری شده است. تمامی افراد درون این کنده کاری از سمت چپ طراحی شده اند و روی نگاهشان به سمت غار کوچکی است که درون اشکفت نیز قرار دارد.
نقش برجسته شماره دو
نقش برجسته ی دیگری که در سنگ نگاره های غار اشکفت سلمان ایذه قابل مشاهده است مربوط به هانی به همراه همسر و پسرش است. این دو در حالت ایستادن و احترام قابل مشاهده هستند، دقیقا حالتی که همسر هانی دارد درست همانند حالتی که مجسمه ۱۸۰۰ کیلوگرمی به دست آمده از شوش ناپیراسو همسر پادشاه ایلام میلانه اونتاش گال دارد. تصویر نقش زن با وقار نشان از اهمیت زن در دوران ایلامی دارد؛ سه سنگ نبشته بر پوشاک نیایشگران وجود دارد.
نقش برجسته شماره سه
این نقش برجسته در ارتفاع ۳ متری بر روی سنگ های غار اشکفت سلیمان ایذه حکاکی شده است و این مورد کاملا درون غار قرار دارد. در کنار آن سنگ نبشته ای هم به خط ایلامی کنده شده است و هانی به تنهایی در حال نیایش بوده و اینبار بر عکس نقش های برجسته شماره ۱ و ۲ هانی از سمت راست نیز حجاری شده است. از همین رو می توان نتیجه گرفت فضای میانی نقش برجسته ۲ و ۳ مرکز نیایشگاه بوده است. این تصاویر مورد حمله یادگاری نویس ها قرار گرفته است و از آنجا که در زیر اشکفت رطوبت زیادی دارد به شدت آسیب دیده اند.
نقش برجسته شماره چهار
نقش برجسته ی چهارم که بر روی دل سنگ های این منطقه وجود دارد اما تصویر نامفهومی است مربوط به یکی از خدایان آن زمان می شود. این تصویر کنده کاری شده مانند مجسمه ای است که در نقوش کول فرح دیده می شود ولی در این تصویر جزئیات قابل مشاهده نیست، پاهای مجسمه بر روی پایه ای قرار دارند و ریش بلند او به سینه می رسد.